باران می بارد…
به حرمت کداممان,
نمیدانم!
من همین قدرمیدانم؛باران صدای پای اجابت است.
خدا با همه جبروتش دارد ناز میخرد
نیاز کن…
مرا نیز دعا کن
خدایـــــــــــــا...
آغوشت را امشب به من می בهـــــے ؟
برایِ گفتـــלּ چیزے نــבارم
اما برایِ شنیدن حرفهاے تو گوش بسیار . . .
می شود من بغض کنمـــ
تو بگویــے : مگر خدایت نباشــבکه تو اینگونهــ بغض کنــے. . .
می شوב من بگویم خدایا؟
تو بگویــــے: جانِ دل . . .
می شود بیایــــے؟!!
خدایـــــــــــــا...
آغوشت را امشب به من می בهـــــے ؟
برایِ گفتـــלּ چیزے نــבارم
اما برایِ شنیدن حرفهاے تو گوش بسیار . . .
می شود من بغض کنمـــ
تو بگویــے : مگر خدایت نباشــבکه تو اینگونهــ بغض کنــے. . .
می شوב من بگویم خدایا؟
تو بگویــــے: جانِ دل . . .
می شود بیایــــے؟!!
بعضی وقتهــآ..
از شدت دلتنگیــــ ،
گریهــ کهــــ هیچ...!!!
دلــ?ــَت می خــوآهــَد ؛
هــآی هــــآی بمیــــری...!
♫
خسته ام !!!
می خواهم کمی استراحت کنم
شاید فردا دوباره عاشقت شدم .
ای آسمان زیبا امشب دلم گرفته
از های وهوی دنیا امشب دلم گرفته
یک سینه غرق مستی دارد هوای باران
از این خراب رسوا امشب دلم گرفته
امشب خیال دارم تا صبح گریه کردن
شرمنده ام خدایا امشب دلم گرفته
خون دل شکسته بر دیدگان نشسته
باید شود هویدا امشب دلم گرفته
ساقی عجب صفایی دارد پیاله ی تو
پرکن به جان مولا امشب دلم گرفته
گفتی خیال بس کن فرمایشت متین است
فردا به چشم اما...امشب دلم گرفته
نیــازی بـه انتــقام نیـست !
فـقط مـنتظر بـمان ..
آنـها کـه آزارت مـی دهند ..
سرانـجام بـه خـود آسیـب مـی زنند ..
و اگـر بـخت مـدد کنـد ..
خــداوند اجـازه مـی دهد تماشاگرشان باشــی …!
ﻣﻬﺮﺑﺎﻧـــﻢ !
ﺷﺮﻣﻨــﺪﻩ ﺍﻡ
ﮐــﻪ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ، ﻣﻬﺮﺑﺎﻧــﯽ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻣﻨﺘﺸـــﺮ ﻧﮑﺮﺩﻡ
ﺍﻣـﺎ ﺗــﺎ ﺩﻟــﺖ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﮔﻼﯾـﻪ ﻫـﺎ ﺭﺍ "ﭘﺴﺖ" ﮐﺮﺩﻡ
ﻭ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﻫــﺎ "ﻻﯾﮏ" ﺯﺩﻧﺪ ...
ﮐــﺎﺵ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ
ﺻﺪﺍﯼ ﺗــﻮ ﺭﺍ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ!
آرام می آیم
همانجای همیشگی
سر همان ساعت همیشگی
با همان شوق که می شناسیش
با خودم حرف می زنم
برای خودم خاطره تعریف می کنم
... و بی صدا مثل همیشه می روم
بی آنکه تو آمده باشی
آرام می آیم
همانجای همیشگی
سر همان ساعت همیشگی
با همان شوق که می شناسیش
با خودم حرف می زنم
برای خودم خاطره تعریف می کنم
... و بی صدا مثل همیشه می روم
بی آنکه تو آمده باشی