صادقانه پذیرفتم... چه فریبنده آغوشت برایم باز شد... چه ابلهانه با تو خوش بودم.. چه کودکانه همه چیزم شدی... چه زود نیازمندت شدم... چه حقیرانه ترکم کردی... چه ناجوانمردانه واژه غریب خداحافظی به میان آمد...چه بی رحمانه من سوختم ... ولی هنوزم دوست دارم غریبه..
می نویسم که تو بخوانى، اما حیف !
دیگران عاشقانه هاى مرا می خوانند و یاد عشق خودشان می افتند !
و تو… حتى نگاه هم نمی کنى …!(البته فکر میکنم دیگران هم نمیخوانند...)