سـرشــارم از سکـوت اجبــاری، وای از آن روزی کــه قــفل اجبـــار بشــــکند؛ هــمه را میشکـــنم...
سـرشــارم از سکـوت اجبــاری، وای از آن روزی کــه قــفل اجبـــار بشــــکند؛ هــمه را میشکـــنم...
لبهایت که تشنه و
دلتنگ می شوند
باران را ببوس
من این جا زیر بارانم
وقتی که بسیار
از تو دورم
و مرا می خواهی
باران را ببوس
او تو را
قطره قطره
در من فرو می ریزد...

لیلای پاییز
چهارشنبه 24 آبانماه سال 1391 ساعت 04:21 ب.ظ