ساحل آرامش

سـرشــارم از سکـوت اجبــاری، وای از آن روزی کــه قــفل اجبـــار بشــــکند؛ هــمه را میشکـــنم...

ساحل آرامش

سـرشــارم از سکـوت اجبــاری، وای از آن روزی کــه قــفل اجبـــار بشــــکند؛ هــمه را میشکـــنم...

کوله بارسفرت رفت

و

نگاهم را برد نه تو دیگر هستی

نه نگاهی که در آن دلخوشی ام سبز شود

سایه میداند

که به دنبال نگاهت

همچون ابر سر گردانم

هیچ کس گمشده ام را نشناخت

تابش رایحه ای بی خبرآورد کسی در راه است

چشمی از درد دلم آگاه است کاش هیچوقت عشقی متولد نمی شد

که روزی احساسی بمیرد

.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد