خدایا کجایی؟
به چه مشغولی؟
حواست است
شهریور دارد تمام میشود
پاییز در راه است
به فکر باران باش
دیگر نمی توانم بغض هایم را قورت بدهم و نگه دارم
پر از بارانم لبریز شدم
میدانم تو هم مثل من دوست داری به بهانه قدم زدن زیر باران...
گریه کنی...
تا کسی به خیسی چشمانت نخندد