ساحل آرامش

سـرشــارم از سکـوت اجبــاری، وای از آن روزی کــه قــفل اجبـــار بشــــکند؛ هــمه را میشکـــنم...

ساحل آرامش

سـرشــارم از سکـوت اجبــاری، وای از آن روزی کــه قــفل اجبـــار بشــــکند؛ هــمه را میشکـــنم...

بسترم صدف خالی یک تنهاییست/و تو چون مروارید گردن آویز کسان دگری

کجا رفتی؟

کجا ماندی؟

ای عشق تورامن گم کرده ام امروز

واکنون تمام لحظه های من اسیر سکوتی سردوسنگینند

واکنون چشمانم که تادیروز به عشقت میدرخشیدند نمیدانی چه غمگینند

نمیدانی که چشمانت چراغ روشن شب های من بودند؟

نمیدانی شانه هایت تکیه گاه بی پناهی های من بودند؟

نمیدانی که لبخندت شکوه آبشاربهاران من بودند؟

نمیدانم چه خواهد شد پر از دلشوره ام امروز چه دلتنگم چه بیتابم چه دلگیرم

من امروز توراگم کرده ام ای عشق کجا رفتی؟ کجا ماندی؟

که من بی تودر هر لحظه هزاران بار میمیرم

روز بارانی

تمام لحظات بارانی توی پیاده روهای خیس یادت هست ؟
خاطره آن درخت سبز را که کنارش قول دادی به اندازه همه روزهای بارانی با هم باشیم ؟
حالا هر روز صبح به انتظار ابری … پنجره را باز می کنم
اما سالهاست که ابر تنها می آید …
ولی باران … هیچ
و هر شب دعا می کنم که فردا باران بیاید
حتی از روی دلتنگی
قول می دهم که بگویم :
هنوز هم دوستت دارم …

گذشت...!!!!

آن کسی را که دوستش داشتم آدم با گذشتی بود....

از من هم گذشت...!!!!

هیچ کس درد دلی از من نپرسید

            اما من اقیانوسی شدم برای غرق کردن درد دلهای دیگران

 

هیچ کس جریان دریای دلم را طوفانی نکرد

               اما من جریانی آرام و خنک شدم

               برای خاموش کردن گرمای غمناک شن های ساحلها

 

هیچ کس من را آرام نکرد

                    اما من آرامشی شدم برای مضطربترین قلبها

 

هیچ کس آتشفشان درون من را خاموش نکرد

                      اما جریان مذاب درون من جریان زندگی را بخشید

                                          به بستر یخ زده ی دریاها

 

هیچ حقیقتی جز تو در زندگی من نبود خدای من

اما بدمستی وصال ما محکوم شد به این گذراندن ها و گذشتن ها

 

تقدیم به حقیقت عشق

لبهایت که تشنه و

دلتنگ می شوند

باران را ببوس

من این جا زیر بارانم

وقتی که بسیار

از تو دورم

و مرا می خواهی

باران را ببوس

او تو را

قطره قطره

در من فرو می ریزد...


آرام روی خیالم خوابیده ای...

خوب می دانی خیالم برایت تخت است ...

بهانه

یک وقت هایی در زندگی می رسد
 
که باید دستت را بزنی زیر چانه ات

و جریان زندگی ات را فقط تماشا کنی...

تلافی ...

به اشـــک هـــایـَـم گــُـفـــتِه ام قــَــرارمـان شـَـب هــا
هـِــنگـــــــام مُــــرور خاطـــره هـــایــم
تــَلافـــی روزهـــای دِلــــتـنگـــی را دَر بیــــاور!!!

 

 

بماند برای فردا ...

با هر نخ سیگار یک اندوه را دود می کنم...
یکی برای تنهایی هایم ...
یکی برای ترس ها...
و دیگری برای سادگی ها و...
به دلِ شکسته ام که می رسم پاکتم خالیست!
و غم های من ناتمام...
باشد...
دلِ شکسته ام بماند برای فردا... !

آهای نیمکت ها.....!!!
بیهوده نشسته اید...
آنکه باید می آمد؛
رفت.........!

موذن!


به اذن ِ کدامین اذان قامت بگیرم ... ؟!


به چهار فرسنگ نمازم شکست


و به یک دل ِ سنگ


قامتم....



هزار روز مداوم


زیر آوار این کوه ها بمانی


کسی ریز علی تو نمی شود !


هیچ پیراهنی به عشق تو آتش نمی گیرد !


ریل ها ...


همان مسیر ممتد دیروزند ...


گنگ و بی انتها ...


هنوز هم ...


سوت قطار هیچ مرده ای را از خواب بیدار نخواهد کرد ... !



خیلی ها دلـــــــــمو شکستن؛


ولی تو با همه "فـــرق" داری!


آخــه یه ضرب المثل هست که میگه:


کـــــــــــار را آن کرد که تمــــام کرد...


سراغ دلم را بگیر

               از سکوتش این روزها،

               میترسم.

 

دلم گرفته

دلـم گـرفته است ...

نه اینـکه کسی کاری کرده باشد نه ...

من آنقدر آدم گریز شده ام که کسی کارش به اطراف من هم نمی رسد..

دلم گرفتـه است که آنچه هستم را نمی فهمند ...

و آنچه هستند را میپذیرم ...

و دنیـا هم به رویش نمی آورد این تنـاقض 
را ...

چه هیاهویی هست ...






و چنان آرامم که کسی فکر نکرد...زیر خاکستر آرامش من


چه هیاهویی هست ...

خیال

آرام روی خیالم خوابیده ای...

خوب می دانی خیالم برایت تخت است ...

الهی...

 

 تو دوختی درپوشیدم و آنچه در جام ریختی نوشیدم

 

هیچ نیامد از آنچه می کوشیدم!

 

مسافر


روزی کــه عـاشقــت شــدم .. نــه چتــر داشــتی نــه چمــدون .. از کجــا بایــد مـــی فهــمیــدم مســافــری ؟! ...

با سبد سبد دلتنگی چه کنم؟

وقتی که تو نیستی

با سبد سبد دلتنگی چه کنم؟

انگار با نبودنت

نام رنگ می بازد

دیگر نمی خواهم کسی را صدا بزنم ..


http://hm2061368.persiangig.com/d8afd984d8aad986daafdb8c.jpg

لبــریــز از گفتــن ..

چـقـــــدر سخــــت اســـت ،

کـه لبـــریـــز بـاشی از " گـفـتـــــن " ولــی ...

در هـیـــــــچ ســویـــت محـــرمـی نبـاشد ... 

www.Tasvirha.ir | زیباترین عکسهای داغ عاشقانه پاییز 91

در همه ی عالم گشتم و عاشق نشدم......تو چه بودی که تو را دیدم و دیوانه شدم

سهم من از عشق

درد  و دلـــــت  فقطـــــــ  درد ســـــــهم منــــــــــــــ  شــد و دلــتــــــــــ ســــهـــم دیــگــریــــــــــ

                      

نم نم باران

کاش تو بــــودی و من !
نمـ نمـ باراטּْ،

یک جاده بــــــــے انتها ...
دســــت در دســـت همـ ...

بدون چـــــــتر !

زیـــــر باراטּْ،
خیـــس خیـــــس ...

  

مسکن

آغوش کسی که دوستش داری


علم را زیـر سوال می برد


آنقدر آرامت می کند


که هیـچ مُسکنی جــایش را نمی گیرد...

جمــلاتم هــر روز کــوتاه تر میــشوند

 هــر روز چنــد کلــمه کمــتر

 چــند سکــوت بیشــتر

 می ترســم روزی برســد که بــرای بیــان دلتنــگی هایم

 به نقــطه ای اکــتفا کنم . . .

رهای آوا...

هـــــــــــزاران دست هم به سویم دراز شـــــــــود...!

پـــــــــــس خواهم زد...

تنها...

تمنای دستان تو را دارم....!