برای تــــــو
برای چشم هایــت
برای مـــن
برای درد هایـــم
برای ما
برای این همه تنـــهایی
ای کــــاش خدا کاری کـــند…


تک سوار عشق!
یک روز می آیی روزی که درقحطی عدالت و مردانگی باران قسط
داد ومروت را برقلب تشنه زمین می باری می دانم که آنروز خیلی
نزدیک است تراحس می کنم و عاشقانه دوستت دارم حقیقتی است این که تو
برای عاشقی بهترینی ...
اگر آنروز باشم بیقراری هایم پایان می یابد چون می توانم خاک
راهت وغبارعبورت را التیام بخش دل منتظرم سازم .........
تـلــخ است
فرداهایی را می گویـم
که قرار است
از تـو که تمام دنیـای منــــے
برای دلـــــم
یک انـسـان مـعـمـولـی بسـازم
از آینه ام بپرس
از شانه ام
از بالش ام
و از آن چراغ خواب غمگین بپرس
که شب و روز چند بار
مهربانیت انار دلم را می فشارد
و شیرآبه ی عشق سرخ ات
گناهم را رنگ آمیزی می کند!؟
و چند بار
جمله ی (( جانم دوستت دارم ))
بی صدا لب هایم را تکان می دهد!؟

مــمــنـــون کــه نمــپـُـرسے:
حالـتـــــ چــطـــور استـــــ؟؟؟
تـــا مجبــــور نشـــوم...
دروغ بــگــویــَـم کـــه خـــوبــم!!!


پنجره ها کلافه اند از
سنگینی نگاه منتظرم...
اگر نمی آیی
اینقدر پنجره ها را زجــــر ندهم
چشم هایم به جهنم...!!!
ایـرآבے نَـבآرב...
ایـטּ شـَبهـآ کـﮧ مَـטּ...
تُــو رآ آه مـیـکـشَـم ...
تـُــــــو !!!
בر آغـوش ِ בیگـرے نَـفَـس ِ عَـمـیـق بکِـش...
تـآ دیـوآنـﮧ تَـرَش کـُـنے !!!

آبی تر از آنی هستم ک بی رنگ بمیــرم
از شیشه نیستم ک باسنگ بمیــرم
تقصیر کسی نیست ک این گونهـ غریــبم
شاید خواست خدا بود ک دلتنگ بمیــرم.....

مرگ تحمیلی
این بشر دروغگو روی سنگ قبرم مشتی خرافات مینویسد
اما حرفی نمیزند از بغض هایم
از هق هق های ساکتم
از قاتل خوشی هایم
میخواستم سنگ قبرم را وارونه کنم
و هر چه میخواهم بنویسم
روحم گفت این حرفا برای تو تمام شد
برو بخواب...

نه چتـــری با خــود داشتی
عاشقت شدم...
از کـُجــــا باید مـی دانستـم مـُســـــافـــــری...؟!؟
نه چمـــدانــی!
فکر کنم که مرده ام من
موهایم دیگر بلند نمی شود
پلکهایم نمی پرد
قلبم تیر نمی کشد
دلم شور نمی زند







دل اگر بســــــتی ،
محـــــــکم نبند!
مراقب باش گره کور نزنی...!
مهـــم نیسـت خســـته ام ...
مهـــم اینــــه کــه بــاد ، بــارون ، آسمـــون مــال منـــه
مهـــم نیســت کــه غمگــــینم...
مهــــم اینـــه کــه الان پـر از تجـــربه ام
مهــــم نیســت یـه دونـه غصـــه دارم...
مهـــم اینـــه یـه عالمـــه بهـــانه دارم واســه خنـدیـدن
مهــــم نیســت دلـــم شکســته...
مهــــم اینـــه خدا درون دلهــای شکسته اســت
مهــــم نیســت شکســــــتـم...
مهـــم اینـــه کـه حـــالا آمــاده ی موفقیـــتم