بغض نکن گریه نکن ...
اگرچه غم کشیده ای
برای من فقط بگو
خواب بدی که دیده ای
اگر که اعتماد تو،
به دست این و آن کم است ،
تکیه بده به شانه ام
که مثل صخره محکم است
به پای صحبتم نشین ، فقط ترانه گوش کن
جام به جام من بزن ، جان مرا تو نوش کن
تو را به شعر می کشم ،
چو واژه پیش می روی
مرگ فرا نمی رسد ،
تو تازه خلق می شوی
تو در شب تولدم ،
به شعله فوت می کنی
به چشم من که می رسی
فقط سکوت می کنی
اگر کسی در دل توست ،
بگو کنار می روم
گناه کن به جای تو ،
بر سر دار می روم ...