گاهی دلت بهانه هایی می گیرد که خودت انگشت به دهان می مانی ...
گاهی دلتنگی هایی داری که فقط باید فریادشان بزنی اما سکوت میکنی...
گاهی پشیمانی از کرده وناکرده ات...
گاهی دلت نمیخواهد دیروز را به یاد بیاوری...
انگیزه ای برای فردا نداری
و حال هم که گاهی فقط دلت می خواهد زانوهایت را تنگ درآغوش بگیری
و گوشه ای گوشه ترین گوشه ای که میشناسی بنشینی وفقط نگاه کنی...
گاهی چقدر برای یک خیال راحت تنگ می شود...
گاهی دلگیری...
شاید از خودت ...
شاید ...
خــُــدایــا
دلــگــیــر نــشــو از مـَـن
ولــــــــــــــــــــــــــــــــــی
تـــَــه نـــــامـــَــردیـــــه دُنـــیــات