می خواهم سخن بگویم از بی رحمی تقدیر
ازبی وفایی انسانها
ازبی پناهی بیدهای مجنون
می خواهم پرسه زنم در کوچه های بی انتهای تشویق
بگویم ازارزوهایی که بردلها مانده
ازقصهء اشفتگی زندگی
می خواهم انقدر بگویم تاگوشی شنوابرای دل تنگی هایم پیداشود
به راستی چه کسی سنگینی های کلامم را به دوش خواهد کشید؟