یه جوری ریشه هام خشکید که انگار کار پاییزه
خزون رفتنت انگار داره برگاشو میریزه
یه جوری گریه میکردم که بارون بینشون گم بود
کاش این رویا از آغازش فقط خواب و توهم بود...
کی توی قلبت جای من اومد
اسممو از تو خاطر تو برد
کی بوده اینقدر،اینقدر راحت باعثش بود که خاطراتمون مرد
چی شده حالا که ازین دنیا زندگی رو بدون من میخوای؟
چه جوری میشه...؟
چه جوری میتونی...؟
میتونی با خودت کنار بیای...؟؟؟