خسته از سفر در گوشه ی تنهایی هایم کز کرده ام...!
به پشت سر خود می نگرم
که چرا؟ و چگونه این همه راه را بیهوده آمده ام؟....!
دیگر آذوقه های خاطراتت را تمام شده...!
تشنه و گشنه از غم هایت و دوری هایت ...!
چشم به مسیر عشق دوخته ام...!
مایوس از ادامه ی راه منتظر گذر امیدم که مرا رهایی بخشد...!