ساحل آرامش

سـرشــارم از سکـوت اجبــاری، وای از آن روزی کــه قــفل اجبـــار بشــــکند؛ هــمه را میشکـــنم...

ساحل آرامش

سـرشــارم از سکـوت اجبــاری، وای از آن روزی کــه قــفل اجبـــار بشــــکند؛ هــمه را میشکـــنم...

دلم برای دلم می سوزد...بیگناه و بی خبر مدام میشکند از دست سرکشی هایم!

خدایا کاش یک عکس از خودت به من میدادی...

حداقل وقتی دلتنگم ...وقتی از نفس تا قدم مرداب گونه ام....وقتی به آدمت سجده میکنم و به تو که می رسم پاهایم درد میکند..  به تو نگاه میکردم بدون نگاه سنگین هر روزت!

این عشق را که آفریدی خودت هم چشیدیش؟! می دانی دمار در می آورد؟

می دانی کافر میکند؟

بیا و از من بگذر ..آدم و حوا ندارد...من از خاک فراتر نمی روم!!

من این روزها تب دارم ..خیس میشود کف پاهایم ..لیز میخورم مدام

بهانه میگیرم تو را ...

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد