هنوز هم در ازدحام این همه بی تو بودن از با تو بودن حرف میزنم.
. هنوز هم باور دارم عشق ما جاودانه است..
این روزها دیگر پشت پنجره مینشینم
و به استقبال باران میروم. میدانم پائیز، هنوز هم شورانگیز است.
. میدانم یکی از همین روزها کسی که نبض زندگی من است، کسی که جز تو نیست بازمیگردد..
میدانم تمام میشود و ما رها میشویم؛
پس بگذار بخوانم:
اولین عشق من و آخرین عشق من تویی نرو، منو تنها نذار که سرنوشت من تویی..